شبه تبیین

رایشنباخ در کتاب پیدایش فلسفهٔ علمی مثالی از شبه تبیین (pseudo-explanation) میزند.
میل به فهم جهان فیزیکی در همهی روزگاران بدین پرسش انجامیدهاست که جهان چگونه آغاز شده؟ اساطیر اقوام و ملل گوناگون دارای اسطورههایی دربارهٔ مبدأ جهان هستی هستنند. . معروفترین داستان آفرینش زاییدهٔ تخیل عبرانیها درکتاب مقدس دیده میشود و تاریخ ان به حدود سدهٔ نهم پیش از میلاد مسیح میرسد. این داستان جهان را همچنان آفرینش خداوند تبیین میکند. این تبیین از نوع تبیینی خام و ساده است که ذهنی بدوی یا ذهن کودکان را خوش میآید. چون با تمثیلها و شباهتهای انسانوار انگارانه به مطلب میپردازد: همانا که انسانها خانه و ابزار و باغ میسازند خداوند جهان را میسازد. و یکی از عامترین و اساسیترین مسائل یعنی مسئله پیدایش و تکوین جهان فیزیکی از طریق شباهت باتجارب و اعمال محیط روزانه پاسخ داده میشود. اینکه تصاویری از این نوع تبیینی به دست نمیدهند و اینکه این تصاویر اگر هم حقیقت داشته باشند حل مسئله تبیین را تنها مشکلتر میسازد. بارها بدرستی مورد بحث قرار گرفتهاست این داستان آفرینش یک شبیه تبیین است
نظرات :